اغراق نیست اگر گفته شود آنچه امروز در نگاهی دقیق به ویترین آموزش و پرورش جلوه میکند، حرکتی خزنده به سوی طبقاتی شدن مدارس، بی رمق شدن مدارس دولتی در شهر و روستا، افزایش لجام گسیخته شهریهها در مدارس خاص و غیر دولتی است.
به گزارش باشگاه دانشجومعلمان ایران به نقل از فارس؛ ابراهیم سحرخیز مشاور کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس، یادداشتی با عنوان «از عدالت آموزشی فرسنگها دوریم» در اختیار خبرگزاری فارس قرار داده است:
پرداختن به عدالت آموزشی مستلزم نگاهی همه جانبه و متوازن به تمامی شاخصهها و مؤلفههای اثرگذاری است که کارایی و اثربخشی نظام آموزشی را نشانه رفته است؛ با بسنده نمودن به افزایش نرخ پوشش تحصیلی در دورههای مختلف تحصیلی که به مدد فشار ناشی از تقاضای اجتماعی برای آموزش عمومی حاصل شده است، دل خوش داشتن به آن، ما را از رصد کردن فعالیتهای آموزشی مدارس باز میدارد.
چگونه میتوان نابرابریهای پیدا و پنهان در عواملی مانند محیط شهر و روستا، تجارب ورودی متفاوت و ناهمگون معلم و دانشآموز، توانمندی معلمان و راهبران آموزشی در صلاحیتهای عمومی، تخصصی و حرفهای، میزان دسترسی به فرصتها و تجارب آموزشی،تنوع و انعطاف در برنامه درسی مدرسه، فضا و تجهیزات، توان رقابتپذیری مدارس، پایگاه اجتماعی معلمان و نگرش برخاسته از آن،جو سازمانی و دهها عامل دیگر را از ساحت وسیع عدالت آموزشی قیچی کرده و تنها به پوشش تحصیلی فریبندهای چشم داشته باشیم که در بخش بروندادها اعم از پیامدها و تأثیر از کمترین اثربخشی برخوردار بوده است.
اغراق و سیاهنمایی نیست اگر گفته شود انچه امروز در نگاهی دقیق به ویترین آموزش و پرورش جلوه میکند، حرکتی خزنده به سوی طبقاتی شدن مدارس، بی رمق شدن مدارس دولتی در شهر و روستا، افزایش لجام گسیخته شهریهها در مدارس خاص و غیر دولتی، تحمیل سلیقه برخی از مدرسه داران در پوشش و لعاب دهان پر کنی مانند فعالیتهای فوق برنامه، تبدیل شدن تست و کنکور به اولویت اول مدارس، به رخ کشیدن داشتههای مادی والدین و به محاق رفتن فعالیتهای تربیتی و کمرنگ شدن نقش مربیان و راهبران آموزشی و کاسته شدن از سهم معلم در فرایند یاددهی ـ یادگیری است.
باید دید چه بخشی از ظرفیت پذیرش دانشگاههای دولتی(روزانه) نصیب آن دختر و پسر روستایی است که خود را در رقابتی نابرابر از کلاس چند پایه ابتدایی و سپس متوسطه به صندلی دانشگاه رسانده است. نکند رشتههای خاص و دانشگاههای پر آوازه سهم آقازادهها و مهتران باشد و صندلی خالی و بی مشتری دانشگاه پیام نور ارزانی دانشآموزانی باشد که برای چشم روشنی خانواده میخواهند آن را پر کنند.
امروزه فایق آمدن بر ماراتن کنکور، پول کلان و مدرسه آن چنانی میخواهد که به دور از چشم نظارتی آموزش و پرورش، کتاب و برنامه رسمی هفتگی مدرسه را در دوره پیش دانشگاهی به کناری نهاده فقط به پر خوانی کتابهای زرد کنکور روی آورد؛ در پیش دانشگاهی همه چیز تا اطلاع ثانوی تعطیل است الا کنکور.
گاهی حال و روز آموزش و پرورش وقتی جالبتر میشود که خبر از توفیق صرفهجویی 1000میلیاردی در سایه واگذاری مدارس دولتی داده شود اما کسی نمیپرسد حدود 200 هزار دانشآموز سال تحصیلی را چگونه به پایان بردند؟ ایا بعضاً معلم روزمزد خالی از تجربه، دوره ندیده که حاضراست فقط در ازای پرداخت حق بیمه ماهیانه اش رایگان برای جناب موسس کار کند میتوان انتظار خلاقیت و معجزه داشت ؟
باید پذیرفت اگر مسابقه در واگذاری و کوک کردن ساز خصوصی سازی با شعار چابکسازی و افزایش بهرهوری در حوزه تعلیم و تربیت باب شود موجب خدشه دار شدن کرامت معلم، تضعیف و خالی شدن مدارس دولتی از دانشآموزان مستعدی میشود که فقدان آنها تحرک و تحول تربیتی را در مدرسه مختل ساخته و عملاً مدرسه محیطی مناسب برای تعاملات عاطفی، اجتماعی ،عقلی و اخلاقی نخواهد بود زیرا بالندگی دانشآموزان در سایه تعامل و تضارب استعدادهای گوناگون حاصل میشود نه مدارس یکدست کاستی و کانالیزه شده.
عدالت و کیفیت در نظام آموزشی هم راستا و لازم و ملزوم یکدیگرند نباید دستگاه عظیم و مولدی مانند آموزش و پرورش اسیر تنگ نظریهایی شود که در مدیریت کلاسیک آنها بر منابع ،عوامل انسانی و انگیزشی، دیر بازده بودن اما مانا و پایدار بودن آن بر توسعه همه جانبه هرگز اولویتی برای سرمایهگذاری پیدا نمیکنند.
تدوین برنامه ششم فرصتی مناسب برای کارگزاران و برنامهریزان خواهد بود تا سهم واقعی آموزش و پرورش را برای تحقق اهداف عدالت آموزشی، کرامت بخشیدن به جایگاه معلم در قالب سند فاخر تحول بنیادین مطالبه نمایند.
البته انتظار میرود شورای عالی انقلاب فرهنگی در کنار شورای عالی آموزش و پرورش مراقبت نماید تا سند ملی آموزش و پرورش از دستخوش تاویل و تفسیر محدود و بعضا اجتهاد در برابر نص مصون بماند زیرا پوشاندن لباس تحول بر قامت فعالیتهای جاری بدون تغییر ماهوی فعالیتها، رجعت به گذشته و نقض غرضی است که ما آن را با تولید این سند دنبال میکنیم.
اگر قرار باشد در دایره تقابل منایع و محدودیتها، اهداف متعالی سند قربانی محدودیتها شود و یا در سایه تساهل و تسامح استحاله شود غایتی مانند عدالت آموزشی در پس غبار روزمرگیها به فرداهایی موکول میشود که حاصلش حرمان و نومیدی است. عدالت بدون همراه شدن با کیفیت آموزشی راه به جایی نخواهد برد. سالهاست که کارشناسان سازمان مدیریت و برنامه ریزی در تدوین برنامه پنج ساله تنها به شاخصهایی سطحی مانند نرخ پوشش، ارتقا و یا نرخ گذر بسنده میکنند اما از مباحث مهمی مانند توانمند سازی منابع انسانی، ارتقای جایگاه معلم، سهم اموزش و پرورش عمومی از تولید ناخالص ملی، نسبت سهم اعتبارات غیر پرسنلی به پرسنلی، ارزیابی کارایی بیرونی نظام أموزشی و تأثیر ان در توسعه منابع انسانی غافلند.
به نظر میرسد باید تمرکز بر ارتقای جایگاه شغلی معلم در حد و اندازه استادان، فناوران و پژوهشگران و حمایت همه جانبه از دانشگاه فرهنگیان به عنوان یگانه دانشگاه ذیصلاح در تربیت و جذب معلمان فکور و اندیشمند در برنامه ششم توسعه از اولویت های کشور باشد.
فراموش نکنیم در نگاه بلند رهبر معظم انقلاب، رشد و توسعه علمی کشور مطالبه جدی نظام از مراکز علمی و دانشگاهی کشور است که همواره مورد مراقبت و پیگیری است؛ در کنار این مهم، معلمان خلاق و آسوده خاطر از حیث معاش تنها قادر خواهند بود تا مردان و زنان فردا را برای این خیز بلند علمی مهیا سازند.